زبانحال سیدالشهدا با حضرت قاسم علیه السلام
سینه به سینه رو به حرم می برم تو را باشد، به رویِ زخمِ پَرَم می برم تـو را آنقدر خــاطــرِ تو بـرایـم عـزیـز هست حتی شده به رویِ سـرم می برم تـو را چه آبــروئی از مـنِ تنـهــا خـریـده ای ای داغِ مانده بر جگرم می برم تـو را خیـلــی مواظبم كه نریزی ز دستِ من بر مژه های چَشمِ تــرم می برم تـو را طاقت بیــار چند قــدم بیشتر كه نیست با آب و تـابِ بیـشـتــرم می بـرم تو را از هـم مپاش، كارِ مـرا زارتــر نكــن من قول داده ام ببـرم، می بــرم تو را در چَشمِ مـادرت به چه رویی كنم نگاه ای بی زِرِه شده سپـرم، می برم تو را بردنــد بـرعبـا پـسرم را ولـی خــودم هر طورهست ای پسرم، میبرم تو را نازك شدی ز پیـرهنـت پیـرهـن تـری تا نشكنی تكان نخورم می بــرم تو را روشن شده است چَشمِ من از قدّ كشیدنت سینه به سینه روبه حرم می برم تو را |